
امیر خوشاوی مسافر ( درد )
متن دکلمه مسافر از امیر خوشاویAmir Khoshavi Hush امیر خوشاوی مسافرپاییز در راه استوَ منسر از پا نمیشِناسماز راه که برسداتراق که بکند و کولهبارِ زرد-نارنجی-قرمزش را زمین بیاندازددوباره شاعر خواهم شددوباره پوستِ چنارهایِ خیس را بو خواهم کرددوباره در کوچهباغهایِ پیرِ کسالتکلاغهایِ منفردِ انزوا را نظارهگر خواهم شدوَ “فروغ” را به بَر خواهم کشیدپاییز ..